افسون نگاه توام
خسته تر از همیشه
نگاه کن
زیر گامهای سکوت
چه بی صدا شکسته ام...
افتادنم انعکاس زجر آلوده ترین لحظه های برگهای خزانی ست...
زرد می شوم
و کوچه به کوچه
پرسه پرسه زنان...
آآآآآآه ه ه
دردهایم شعله می کشد
می سوزم
خسته تر از همیشه
انتظار می کشم...
خسته ام...
خسته...